دو حادثه دلخراش و پوشش خبری آنها

درود

در چند روز گذشته دو حادثه دلخراش یکی در ایران و یکی در استرالیا اتفاق افتاده که دامنه حادثه در هر دو کشور - در ایران کمتر و در استرالیا خیلی بیشتر- کماکان ادامه دارد. سقوط هواپیمای 727 در ارتفاعات ارومیه و سیل ایالت کوئینزلند آنقدر دلخراشند و در موردشان صحبت شده که از پرداختن به چند و چون و لینک دادن به اخبارش صرفنظر می کنم. 

در هر دو حادثه بخش بزرگی از اشتباه به گردن بخشهای اجرایی مربوطه است که این هم از بحث من خارج است ولی تفاوت فاحشی در پوشش خبری این دو حادثه وجود داشته و دارد. اخبار ضد و نقیض و بعضا اشتباهی که رسانه های داخل ایران در ساعات اولیه از سقوط هواپیما ارایه دادند مایوس کننده بود. ظاهرا جز صداوسیما که به دلایل خاص از پوشش وسیع اینگونه حوادث ابا دارد، رسانه ها و خبرگزاریها هم به ارایه حدس و گمان های خود پرداختند. در عوض در این سمت کره زمین حداقل دو کانال تلویزیونی و چندین شبکه رادیویی گزارش لحظه به لحظه از حوادث ارایه می دهند، وضعیت آب و هوا، دبی آب رودخانه و ارتفاع آب پشت سد و اطلاعات ریز و درشت همراه با پیامهایی که همدلی و دلگرمی حادثه دیدگان را افزایش می دهد و یاد آوری این نکته که کسانی شبانه روز برای رفع مشکل حادثه دیدگان در حال تلاشند.

در حین وخامت اوضاع منتقدان دولت هم بیکار ننشسته اند و در حین ارایه گزارشهایشان، نقدهای کارشناسانه و احساسی شان را راجع به عملکرد بدنه اجرایی انجام می دهند.

ساکنین بریزبین دلهره آورترین روز خود را در پیش دارند، امیدوارم که به سلامتی آن را بگذرانند و امیدوارم بازماندگان هر دو حادثه هر چه زودتر رنگ آرامش ببینند و به زندگی عادی خود برگردند.

پی نوشت اول : اینترنت و شبکه موبایل بریزبین وضعیت پایداری ندارد اگر دوستی دارید، نگران پاسخ ندادشان نباشید.

پی نوشت دوم : با کوروش کبیر چند ساعت پیش صحبت کردم، خبر از وضعیت گرفتم، می گفت از دوستانی که خبر دارد خوشبختانه کسی آسیبی ندیده است.

پی نوشت تلخ : پسر بچه 13 ساله ای به نام جوردن رایس اهل تووومبا در پاسخ به کمک یک نجاتگر، خواسته که ابتدا برادر کوچکتر 10 ساله اش بلیک را نجات بدهند و دقایقی پس از آن همراه مادرش طعمه سیل شده است و جسدش چند ساعت بعد پیدا شده است. تلخ است تلخ ...

پی نوشت شیرین : این روزها در حال تجربیات بسیار جدید و جالبی از رشد سورن هستیم.

بعدنوشت : اینم جریان سیل بریزبین از دید ساکن بریزبین.

بدرود


تولد سورن

درود

سعید اینجا نوشته که چرا کریسمس برای ما ایرانیهای مهاجر بوی عید رو نمی ده ولی دیگه برای من و منیژه مهمترین روز سال خواهد بود. علتش هم هدیه ای است که دریافت کردیم.

این هم مسافر کوچولویی که این همه انتظارش رو کشیدیم. 

سورن متولد روز کریسمس - 25 دسامبر 2010

بدرود

Having Baby

درود

این روزها من و منیژه چشم انتظار مسافری هستیم که قطعا زندگیمان را دگرگون خواهد کرد. مسافری کوچولو که اسمش را هنوز نیامده از مدتها پیش سورن انتخاب کرده ایم.

در این پست یک سری نکته راجع به بچه دار شدن و امکانات استرالیا در این زمینه را خواهم آورد.

مثل بقیه مسائل در استرالیا به این پروسه نیز نگاهی طبیعی و حاکی از خونسردی - شاید به زعم بعضی از دوستان بی خیالی - دارند. مادر تا هفته 10 - 11 زیر نظر پزشک عمومی - GP - است و پس از آن با انجام مجموعه ای از آزمایشگاه ها و سونوگرافی که برای بررسی احتمال بروز سندروم دان است مادر به بیمارستانی که توسط خودش اعلام شده معرفی می شود. اینجا دو انتخاب وجود دارد:

1 - بیمارستان خصوصی

اگر بیمه خصوصی با پوشش زایمان را دارا باشید می توانید به این انتخاب فکر کنید. البته بدون این بیمه هم می شود بیمارستان خصوصی را انتخاب کرد ولی هزینه آن بسته به بیمارستان بالا خواهد بود.

توجه داشته باشید که پوشش زایمان در اکثر بیمه های خصوصی 12 ماه زمان انتظار دارد و 12 ماه تا زمان تولد بچه محاسبه خواهد شد.

در این انتخاب باید پزشک متخصص Obstetrician یا Gynaecologist را انتخاب کنید و شرایطش را بدانید. در حالتی که از بیمه خصوصی خود می خواهید استفاده کنید، متخصص باید طرح  Gap Cover را بپذیرد. در این شرایط شما باید حداقل 2500 دلار - کم دستمزدترین متخصصین - از جیب خود( Out of Pocket ) بپردازید.

پزشکان معمولا از طریق ایمیل یا وبسایتشان در دسترس هستند و معمولا در گروههای چند نفری با هم کار می کنند. بیمارستان (هایی) را به شما معرفی می کنند و طبق جدول از پیش تعیین شده ای مادر را ویزیت می کنند و نوع زایمان - طبیعی یا رستم زاد (همان سزارین خودمان)- را به انتخاب شما می گذارند.

2 - بیمارستان دولتی

در بیمارستان دولتی هیچ هزینه ای پرداخت نخواهید کرد. تحت نظر ماما - midwife- خواهید بود و زایمان طبیعی خواهد بود مگر شواهد پزشکی انجام آن را غیرممکن سازد. در اینجا هم طبق جدول از پیش تعیین شده مادر ویزیت می شود و همه موارد در کنترل خواهد بود.

نکات:

1 - برای انتخاب بیمارستان و اطلاع از امکانات آن پیش از ثبت نام می توانید در تورهای معرفی بیمارستان شرکت کنید.

2 - بیمارستانهای دولتی معمولا ساکنین منطقه خود و حوالی را می پذیرند.

3 - مادر در بیمارستان خصوصی 3 تا 5 روز بستری خواهد بود و کلیه آموزشها/کنترلها برای مادر و بچه در محل بیمارستان انجام خواهد شد. اما در بیمارستان دولتی مادر معمولا پس از 1 روز مرخص خواهد شد و ماما در روزهای بعد 2 تا 5 بار به منزل شما مراجعه و آموزشها/کنترلها را در منزل شما انجام خواهد داد.

4 - در اکثر بیمارستانها کلاسهای آموزشی غیررایگانی در مورد بارداری، زایمان و بچه داری برگزار می شود که شرکت در آنها توصیه می شود.

5 - جلسات ویزیت در بیمارستانهای دولتی بیشتر گپ و گفتی دوستانه است. اگر به حساسیتهای پزشکان متخصص و استرسهای مرسوم در ایران عادت دارید و یا اصرار بر زایمان رستم زاد دارید ممکن است انتخاب مناسبی برای شما نباشد.

6 - سونوگرافی ای کنترلی که طی آن جنسیت بچه هم مشخص می شود در 18 هفتگی انجام می شود و اطلاع از جنسیت کاملا به خود شما بستگی دارد.

7 - دولت در گذشته این کمک را ارایه می کرد. اما از ابتدای ژانویه سال 2011 این امکان جدید رو هم برای پدر یا مادر - معمولا مادر - که نگهداری کننده اصلی فرزند محسوب می شود به عنوان حقوق در نظر گرفته است.

8 - این کتاب بسیار مفید است. نسخه چاپی آن را بیمارستان در اختیارتان قرار خواهد داد.

9 - این سایت دولتی به بحث شیردهی مادران اختصاص دارد. و اینجا هم می توانید اطلاعات مختلفی به زبان انگلیسی و فارسی بیابید. (بعضی ار فایلهای فارسی آن رایگان نیست)

10 - اگر به نگهداری یا اهدای خون بند ناف بچه فکر می کنید این مطلب را بخونید.

11 - اگر فرزندتان پسر است این و این ممکنه به کارتون بیاد.

اینم لینک فروشگاههایی که مربوط به بچه ها هستند و خیلی به کارتون خواهد آمد:

http://www.babybunting.com.au/

http://www.babiesgalore.com.au/

http://www.toysrus.com/shop/index.jsp?categoryId=2255956

http://www.mothercare.com.au/

کریسمس مبارک و اگر خارج از ایران هستید تعطیلات بهتون خوش بگذره.

بدرود