مسابقه فوتبال چند فرهنگی

درود

از ابتدا که ما در وایتارا ساکن شدیم به واسطه زمین چمن خوبی که در محله وجود دارد با همت دوست عزیزم فرامرز به همراه سایر دوستان دور هم فوتبال می زدیم البته با دروازه های کوچک.

حالا شهرداری هرنزبی یک تورنمنت یک روزه فوتبال - از نوع رسمی - با شرکت تیمهای ایران، اسپانیا، چین، کره جنوبی، پلیس هرنزبی و تیم خود شهرداری برگزار می کند و من هم قراره در تیم ایران به عنوان دفاع - البته ذخیره - حضور داشته باشم.

تورنمنت در زمین Foxglove در Mt Colah بین ساعات 10 تا 4 روز یکشنبه سوم جولای - همین هفته - برگزار می شود. برنامه هایی مثل نقاشی صورت و بازی با بادکنک هم برای بچه ها دارند. اگر فرصت دارید به دیدن بازیهای ایران بیایید و تیم را تشویق کنید حتما انرژی مثبتتان کمک تیم خواهد بود.

این هم عکس یکی از طرفداران تیفوسی(!) تیم ایران.

پی نوشت اول : بالاخره لطف بلاگفا شامل حال من هم شد. قالب بدون هماهنگی یا هشداری حذف شد. دنبال صاحبخونه مودب تری هستم.

پی نوشت دوم : سومین دوره نشست متخصصین IT ایرانی ساکن سیدنی هم روز سه شنبه پنجم جولای است. اطلاعات دقیق را اینجا ببینید.

بدرود

معرفی مجله رادیویی همراه

درود

تو این مدتی که استرالیا زندگی می کنم برداشتم اینه که ایرانیهای کوئینزلند یا بهتره بگم بریزبن فعالیتهای فرهنگی جدی تر و یا شاید نتیجه گراتری دارند. توی این پست می خوام یکی از این نتیجه ها یعنی مجله رادیویی همراه رو معرفی کنم و کمی در موردش صحبت کنم. البته قبلا اینجا معرفی شده است اما من می خوام رویکرد تحسینی/انتقادی به موضوع داشته باشم.

این برنامه که بخش فارسی رادیو 4eb محسوب می شه هفته ای یک ساعت برنامه دارد. جوانان ایرانی بریزبن نامی است که به عنوان تهیه و اجرا کننده مطرح می شه و برنامه رو به شنوندگان تقدیم می کنند.

مطابق معمول نظراتم رو در بندهای زیر آورده ام:

1 - تا امروز 51 برنامه ساخته شده که نشان می دهد عوامل این مجله رادیویی همت بالایی داشته اند و این کارشان قابل تقدیر است.

2 - این مجله رادیویی بخشهای متنوعی دارد که شنیدن آن را به دوستانی که در استرالیا و خصوصا بریزبن زندگی می کنند، توصیه می کنم. برنامه هایشان اینجاست.

3 - صفحه فیسبوک هم دارند که می توانید آنها را دوست بدارید - لایک کنید - باهاشون در تماس باشید و برنامه هاشون رو بشنوید. 

4 - این رادیو به زبانهای دیگر هم برنامه دارد که لیست آنها در این صفحه قابل مشاهده است.

و اما انتقاد و پیشنهاد :

* این قسمت رو برای این اضافه کردم که قبلا به صورت خصوصی بهشون ایمیل زدم و بعضی از این موارد رو گفتم و دوستان هم با روی باز شنیدند. اینجا هم بخشی از اونا رو می آرم برای تکمیل مطلبم.

1 - لینک بخش فارسی رادیو 4eb  تقریبا به ناکجا آباد می رود. همین چهار قلم اطلاع ساده بالا رو هیچ کجا - حتی در صفحه فیسبوکشان - نمی تونید ببینید. خیلی خیلی ساده می شه لااقل اون لینک رو به یک صفحه متنی ساده هدایت کرد. لینک سایر زبانها آبرومندانه تر است.

2 - عوامل برنامه جوانان علاقمند در حدود سنی من و جوانتر هستند و شور و نشاطشان برنامه را جوان پسند می کنه ولی گاهی یادشون می ره که به قول رادیویی ها میکروفون بازه و رو ایر هستند.

3 - این رادیو می تونه با همراهی بیشتر شنوندگانش به رسانه خوب و قابل اتکایی تبدیل بشه. از انتفاعی یا داوطلبانه بودن کار خبری ندارم اما کافی است همین انرژی ای که دوستان الان می گذارند رو بهتر هدایتش کنند. همین یه ساعت رو می شه محبوب و محبوب ترش کرد.

برای این دوستان نادیده آرزوی موفقیت می کنم و منتظر شنیدن برنامه های بهتری ازشون هستم.

بدرود


پاسخ به دو سئوال

درود

این پست رو در پاسخ به سئوالهای غیرمستقیم دامون نوشتم. امیدوارم بتونم منظورم رو برسونم.

گرچه دامون نظرات خودش رو در این مورد گفته و نظرات مشترکی بینمون هست اما من هم از موضوع خوشم اومد و دوست داشتم نظرم رو راجع بهش بنویسم.

قبل از سئوالها بهتره نظر خودم رو در مورد ملیت بگم تا دوستانی که اینجا رو می خونند زاویه دید من رو بدونند. از نظر من ملیت کلا موضوع قابل تفاخری نیست. یعنی بیش از اینکه مهم باشه که من ایرانی، هندی، چینی یا استرالیایی هستم مهم اینه که من چه جور آدمی هستم.دلیلم هم اینه که ملیت من چیزیه که من در تعیین اون هیچ نقشی نداشتم. اجداد من در ایران زندگی می کردند و طبیعتا من هم در ایران و یا از پدر و مادری ایرانی به دنیا اومدم. اما حالا که اهل یه جایی از این کره زمین هستم دلیلی برای پنهان کردنش نمی بینم. حالا میرم سر سئوال:

از تجربیاتتون در مورد طرز فکر بقیه ملیت ها نسبت به ایران بگید.در مورد ایران چی میگید به دوستان خارجیتون ؟

در این زمینه من چهار دسته آدم رو باهاشون برخود داشتم:

الف - کسانی که اصلا نمی دونند ایران کجاست! در مقابل این افراد من فقط توضیح می دم که ایران یه کشور بزرگ و قدیمی در خاورمیانه است و با عراق و افغانستان فرق داره. این دسته افراد رو من بیشتر در استرالیا دیدم. تو اروپا - لااقل جاهایی رو که من رفتم - کمتر کسی پیدا می شه که ندونه ایران کجاس، محصولاتش چیه و یه ایرانی ممکنه چه جور آدمی باشه. 

ب - کسانی که دیدشون کاملا غلطه و گاهی هم قصد شیطنت و تمسخر دارند. این افراد معمولا اتفاقاتی که طالبان در افغانستان موجب می شدند و می شوند رو پای ایران می نویسند و فکر می کنند هر روز در ایران بساط سنگسار پهنه و خلاصه حال و هوای "بدون دخترم هرگز" جریان داره. در مقابل اینگونه افراد من سعی می کنم در حد بضاعتم از مقابله به مثل استفاده کنم. اونها رو به حماقتهای جاری در کشور خودشون اشاره میدهم. گرچه ممکنه بعضی از حرفاشون منطبق بر واقعیت باشه اما چون با استفاده از اونها سعی می کنند بساط تمسخرشون رو تکمیل تر کنند از این رو ناچارم جوابشون رو بدم.

پ - کسانی که دیدشون از ایران منحصر به دوستی ایرانیه که همسایه یا همکلاس یا همکارشون بوده یا هست. در این موارد سعی می کنم دید اون فرد رو نسبت به دوستش تغییر ندهم مگر اینکه پای یه خالی بندی بزرگ در میون باشه. چون ذهنیت فرد نسبت به ایران که معمولا هم مثبته، ترکیبی و پیچیده است. مثلا حدود یک ماه پیش جایی ماموریت بودم، شخصی که قرار بود با هم کار کنیم می گفت یه دوست ایرانی هم اونجا کار می کنه که هر وقت ما بش می گیم ایران با ناراحتی میگه نخیر من اهل پرشیا هستم ؟! به نظرم خیلی با مزه (شما بخونید مسخره) می اومد ولی بهش گفتم لابد همکار شما خیلی اهل مطالعات تاریخیه و واسه همین اسم تاریخی ایران رو دوست داره.

ت - کسانی که به هر دلیلی مثل سفری به ایران یا علاقمندی به تاریخ/اخبار/تحولات تاریخی با ایران و تحولات اون آشنا هستند و معمولا مجموعه سئوالاتی در مورد اوضاع سیاسی/اجتماعی ایران دارند. با اینها بهتر و قشنگتر از سه دسته فوق می شه حرف زد. باز هم در حد بضاعتم سعی می کنم نظرات خودم را تحت عنوان نظرات خودم و نه لزوما واقعیت جاری با این افراد به اشتراک بگذارم. اینکه می گم در حد بضاعت چون به نظر من توصیف شرایط سیاسی/اجتماعی یک جامعه نیاز به استفاده از صفتهای کاملا دقیق داره که معنی رو به صورت جامع و مانع برسونه و این کار لااقل برای من کار آسونی نیست.

من تی شرت با عکس کوروش کبیر می پوشم، گردنبند فرورهر هم دارم ولی این موضوع رو کاملا شخصی می دونم. معمولا سعی نمی کنم در جمعهایی که خارجیها حضور دارند لِکچر ایرانشناسی بدهم مگر اینکه موردش پیش بیاد. بیشتر سعی می کنم پاسخگوی سئوال باشم. درست نمی دونم دیگران رو متقاعد کنم که ما ایرانیها موقعیه که متمدن بودیم شما وحشی بودید و از این حرفا. به شدت طرفدار واقعیت هستم و ملاک رو حال جوامع می دونم. اگر فرد علاقمندی نشون بده ممکنه بحث رو ادامه بدم که اون وقت نیاز به مواد کمک آموزشی مثل فیلمهای خوبی که دامون معرفی کرده می شه. در کل می شه بگی مبلغ خوبی نیستم.

پی نوشت : می گم من تو این کشور خارجی هستم و اونا داخلی! ولی این عنوان خارجی از دهنم نمی افته.

شما هم نظرتون رو بگید.

بدرود

دیدار مجدد IT کارهای سیدنی

درود

جلسه ای به همت مهندس ارنست برای آشنایی و گپ و گفت دوستان شاغل در صنعت IT در سیدنی برقرار می شود اگر IT کار هستید در سیدنی زندگی می کنید و به ارتباطات کاری یا نت ورکینگ (انگلیس اش حس بهتری داره) علاقه دارید، در این جلسه حضور پیدا کنید. از این پست اطلاعات بیشتر را بگیرید.

بدرود.

دو حادثه دلخراش و پوشش خبری آنها

درود

در چند روز گذشته دو حادثه دلخراش یکی در ایران و یکی در استرالیا اتفاق افتاده که دامنه حادثه در هر دو کشور - در ایران کمتر و در استرالیا خیلی بیشتر- کماکان ادامه دارد. سقوط هواپیمای 727 در ارتفاعات ارومیه و سیل ایالت کوئینزلند آنقدر دلخراشند و در موردشان صحبت شده که از پرداختن به چند و چون و لینک دادن به اخبارش صرفنظر می کنم. 

در هر دو حادثه بخش بزرگی از اشتباه به گردن بخشهای اجرایی مربوطه است که این هم از بحث من خارج است ولی تفاوت فاحشی در پوشش خبری این دو حادثه وجود داشته و دارد. اخبار ضد و نقیض و بعضا اشتباهی که رسانه های داخل ایران در ساعات اولیه از سقوط هواپیما ارایه دادند مایوس کننده بود. ظاهرا جز صداوسیما که به دلایل خاص از پوشش وسیع اینگونه حوادث ابا دارد، رسانه ها و خبرگزاریها هم به ارایه حدس و گمان های خود پرداختند. در عوض در این سمت کره زمین حداقل دو کانال تلویزیونی و چندین شبکه رادیویی گزارش لحظه به لحظه از حوادث ارایه می دهند، وضعیت آب و هوا، دبی آب رودخانه و ارتفاع آب پشت سد و اطلاعات ریز و درشت همراه با پیامهایی که همدلی و دلگرمی حادثه دیدگان را افزایش می دهد و یاد آوری این نکته که کسانی شبانه روز برای رفع مشکل حادثه دیدگان در حال تلاشند.

در حین وخامت اوضاع منتقدان دولت هم بیکار ننشسته اند و در حین ارایه گزارشهایشان، نقدهای کارشناسانه و احساسی شان را راجع به عملکرد بدنه اجرایی انجام می دهند.

ساکنین بریزبین دلهره آورترین روز خود را در پیش دارند، امیدوارم که به سلامتی آن را بگذرانند و امیدوارم بازماندگان هر دو حادثه هر چه زودتر رنگ آرامش ببینند و به زندگی عادی خود برگردند.

پی نوشت اول : اینترنت و شبکه موبایل بریزبین وضعیت پایداری ندارد اگر دوستی دارید، نگران پاسخ ندادشان نباشید.

پی نوشت دوم : با کوروش کبیر چند ساعت پیش صحبت کردم، خبر از وضعیت گرفتم، می گفت از دوستانی که خبر دارد خوشبختانه کسی آسیبی ندیده است.

پی نوشت تلخ : پسر بچه 13 ساله ای به نام جوردن رایس اهل تووومبا در پاسخ به کمک یک نجاتگر، خواسته که ابتدا برادر کوچکتر 10 ساله اش بلیک را نجات بدهند و دقایقی پس از آن همراه مادرش طعمه سیل شده است و جسدش چند ساعت بعد پیدا شده است. تلخ است تلخ ...

پی نوشت شیرین : این روزها در حال تجربیات بسیار جدید و جالبی از رشد سورن هستیم.

بعدنوشت : اینم جریان سیل بریزبین از دید ساکن بریزبین.

بدرود


Having Baby

درود

این روزها من و منیژه چشم انتظار مسافری هستیم که قطعا زندگیمان را دگرگون خواهد کرد. مسافری کوچولو که اسمش را هنوز نیامده از مدتها پیش سورن انتخاب کرده ایم.

در این پست یک سری نکته راجع به بچه دار شدن و امکانات استرالیا در این زمینه را خواهم آورد.

مثل بقیه مسائل در استرالیا به این پروسه نیز نگاهی طبیعی و حاکی از خونسردی - شاید به زعم بعضی از دوستان بی خیالی - دارند. مادر تا هفته 10 - 11 زیر نظر پزشک عمومی - GP - است و پس از آن با انجام مجموعه ای از آزمایشگاه ها و سونوگرافی که برای بررسی احتمال بروز سندروم دان است مادر به بیمارستانی که توسط خودش اعلام شده معرفی می شود. اینجا دو انتخاب وجود دارد:

1 - بیمارستان خصوصی

اگر بیمه خصوصی با پوشش زایمان را دارا باشید می توانید به این انتخاب فکر کنید. البته بدون این بیمه هم می شود بیمارستان خصوصی را انتخاب کرد ولی هزینه آن بسته به بیمارستان بالا خواهد بود.

توجه داشته باشید که پوشش زایمان در اکثر بیمه های خصوصی 12 ماه زمان انتظار دارد و 12 ماه تا زمان تولد بچه محاسبه خواهد شد.

در این انتخاب باید پزشک متخصص Obstetrician یا Gynaecologist را انتخاب کنید و شرایطش را بدانید. در حالتی که از بیمه خصوصی خود می خواهید استفاده کنید، متخصص باید طرح  Gap Cover را بپذیرد. در این شرایط شما باید حداقل 2500 دلار - کم دستمزدترین متخصصین - از جیب خود( Out of Pocket ) بپردازید.

پزشکان معمولا از طریق ایمیل یا وبسایتشان در دسترس هستند و معمولا در گروههای چند نفری با هم کار می کنند. بیمارستان (هایی) را به شما معرفی می کنند و طبق جدول از پیش تعیین شده ای مادر را ویزیت می کنند و نوع زایمان - طبیعی یا رستم زاد (همان سزارین خودمان)- را به انتخاب شما می گذارند.

2 - بیمارستان دولتی

در بیمارستان دولتی هیچ هزینه ای پرداخت نخواهید کرد. تحت نظر ماما - midwife- خواهید بود و زایمان طبیعی خواهد بود مگر شواهد پزشکی انجام آن را غیرممکن سازد. در اینجا هم طبق جدول از پیش تعیین شده مادر ویزیت می شود و همه موارد در کنترل خواهد بود.

نکات:

1 - برای انتخاب بیمارستان و اطلاع از امکانات آن پیش از ثبت نام می توانید در تورهای معرفی بیمارستان شرکت کنید.

2 - بیمارستانهای دولتی معمولا ساکنین منطقه خود و حوالی را می پذیرند.

3 - مادر در بیمارستان خصوصی 3 تا 5 روز بستری خواهد بود و کلیه آموزشها/کنترلها برای مادر و بچه در محل بیمارستان انجام خواهد شد. اما در بیمارستان دولتی مادر معمولا پس از 1 روز مرخص خواهد شد و ماما در روزهای بعد 2 تا 5 بار به منزل شما مراجعه و آموزشها/کنترلها را در منزل شما انجام خواهد داد.

4 - در اکثر بیمارستانها کلاسهای آموزشی غیررایگانی در مورد بارداری، زایمان و بچه داری برگزار می شود که شرکت در آنها توصیه می شود.

5 - جلسات ویزیت در بیمارستانهای دولتی بیشتر گپ و گفتی دوستانه است. اگر به حساسیتهای پزشکان متخصص و استرسهای مرسوم در ایران عادت دارید و یا اصرار بر زایمان رستم زاد دارید ممکن است انتخاب مناسبی برای شما نباشد.

6 - سونوگرافی ای کنترلی که طی آن جنسیت بچه هم مشخص می شود در 18 هفتگی انجام می شود و اطلاع از جنسیت کاملا به خود شما بستگی دارد.

7 - دولت در گذشته این کمک را ارایه می کرد. اما از ابتدای ژانویه سال 2011 این امکان جدید رو هم برای پدر یا مادر - معمولا مادر - که نگهداری کننده اصلی فرزند محسوب می شود به عنوان حقوق در نظر گرفته است.

8 - این کتاب بسیار مفید است. نسخه چاپی آن را بیمارستان در اختیارتان قرار خواهد داد.

9 - این سایت دولتی به بحث شیردهی مادران اختصاص دارد. و اینجا هم می توانید اطلاعات مختلفی به زبان انگلیسی و فارسی بیابید. (بعضی ار فایلهای فارسی آن رایگان نیست)

10 - اگر به نگهداری یا اهدای خون بند ناف بچه فکر می کنید این مطلب را بخونید.

11 - اگر فرزندتان پسر است این و این ممکنه به کارتون بیاد.

اینم لینک فروشگاههایی که مربوط به بچه ها هستند و خیلی به کارتون خواهد آمد:

http://www.babybunting.com.au/

http://www.babiesgalore.com.au/

http://www.toysrus.com/shop/index.jsp?categoryId=2255956

http://www.mothercare.com.au/

کریسمس مبارک و اگر خارج از ایران هستید تعطیلات بهتون خوش بگذره.

بدرود


قمار روی زندگی

درود

مقدمه 

حیاط ساختمونی که توش زندگی می کنیم درختانی زیبایی داشت که بعداز ظهرها گالاها - پرندگان شبیه طوطی - روی اونها می نشستند و صبحهای زود هم گاهی با سروصداشون ما رو بیدار می کردند.

چهارشنبه - 15 دسامبر - روز تقریبا شلوغی داشتم. بعد از کار رفتم تنیس و خسته و مرده رسیدم خونه. یه نگاهی سریع به اخبار انداختم یه انفجار تروریستی در چابهار و خبر اولیه کشته شدن 38 نفر. برخورد یک کشتی حامل پناهجویان در کریسمس آیلند و کلی کشته و زخمی دیگه. 

پنج شنبه - 16 دسامبر - باید ساعت 4/5 صبح برای انجام کار روی دیتابیس مشتری از خواب بیدار می شدم. به زور بیدار شدم و در حین کار سر دوباره ای به اخبار زدم. وای خدای من اخبار می گفت پناهجویان کشتی متلاشی شده ایرانی و عراق بوده اند. ساعت 7 صبح شد اره برقی ها به کار افتادند و شروع به بریدن درختهای حیاط کردند. عجب روز بدی در انتظار بود از غصه بی اهمیت بی خانمانی پرندگان زیبای حیاط گرفته تا فاجعه کشته شدن چند هموطن در نزدیکی های خودمون و کشته شدن چندین هموطن دیگه در وطن.

اصل موضوع

حقیقتش قصدم از این مقدمه نسبتا طولانی طرح سئوالاتیه که خودم در مورد جوابش خیلی مرددم. 

دوستان استرالیا نویس مثل مهندس ارنست ، سعید ، دامون ، هومن این خبر رو کار کردند و احساسشون یا احیانا نظرشون رو در این مورد بیان کردند. اینقدر تلخه که نمی شه در موردش ساکت موند و ناراحت نشد. اما من می خوام ضمن بیان همدردی با داغدیدگان این مصیبت موضوع رو از زاویه دیگه ای با دو سئوال کندوکاو کنم.

نمی دونم در جریان مشکل چند وقت پیش پناهجویان ایرانی در یونان هستید یا نه؟ که با اعتصاب غذا و دوختن لبهای چند نفر توام شد و نهایتا دولت یونان مجبور به پذیرش درخواستشون شد. با مشکلاتی که در ترکیه و کردستان عراق برای بعضی دیگر متقاضیان پناهندگی پیش آمده بود چطور ؟

این قبیل اتفاقات همیشه من رو در مقابل این پرسش قرار می ده که چه عواملی باعث می شه که یک انسان روی زندگی اش قمار کنه. قماری که تقریبا می دونه بردی توش نیست.

در مورد عراقیها، افغانیها و امثالهم جوابی تقریبا واضح و تا حد زیادی منطقی وجود داره. اونا جونشون رو برداشتند و فرار کردند. موندنشون مساوی با مرگ بوده ترجیح دادن انتخاب دیگری بکنند که شاید درصدی از برد نصیبشون بشه. اما در مورد ایرانیها چطور ؟ آیا عرصه اینقدر تنگ شده؟ تصدیق می کنم انتخاب این راه برای تعداد بسیار اندکی همان حکم فرار از مرگ عاجل است.  اما بقیه چرا ؟؟

اما سئوال دوم من که در مورد ایرانی و غیر ایرانی مصداق داره اینه که چرا مقصد همه پناهجویانی از این دست، کشورهای اروپایی یا استرالیاست؟ مثلا کسی که خودش رو از ایران یا عراق یا افغانستان به اندونزی رسونده اگر بیم جانش رو داشته که خطر احتمالا برطرف شده پس چرا قدم در راهی می ذاره  - آمدن به استرالیا با قایقی در حد قایق ناخدا اسماج - که ریسکش تا این حد بالاست. اگر میسر بود که به یک کشور آفریقایی یا آمریکای لاتین بروند با ریسک کمتر آیا این کار رو می کردند؟

من رو از نظراتتون بهره مند کنید.

امیدوارم که دیگه شاهد این قبیل اتفاقات ناگوار نباشیم. 

پرنده هامون هم روز اول بعداز ظهر وقتی سر ساعت همیشگی برگشتن یه کمی گیج و ویج زدن تا یه درخت دیگه رو که در نزدیکی حیاط ما بود به عنوان خونه جدید انتخاب کنند.

بدرود

نوستالژی از نوع لبه تاریکی

درود

اشتباه نکنم راهنمایی بودم یا شایدم اوایل دبیرستان. تلویزیون سریالی ساخته BBC را نشان می داد به نام لبه تاریکی. موضوع جالبی داشت و من عاشق دیالوگهای این سریال و موسیقی اش بودم. بعدها فهمیدم که موسیقی زیباش کار اریک کلاپتون بوده که البته سی دی کارهاش هم منتشر شد و از بتهوون - ورژن ولیعصرش - خریدمش و کلی لذتش رو بردم. یادمه مدتها تو کف این تیکه بودم : نوبت مرهم بود به سال صفر ...

سر شب داشتم کانال می چرخوندم یهو دیدم ABC2  داره نشونش می ده، آخرش بود و من نفهمیدم قسمت چندمشه. وقتی 2-3 دقیقه اش رو دیدم اینقدر غرق نوستالژی اش بودم که نگو و نپرس. پسر چه می کنی این ذهن آدم.

گفتم اینجا بنویسم شاید کسی دوست داشته باشه ببیندش. ABC2 سه شنبه ها ساعت 8:30 تا 9:30.

این رو هم بخونید جالبه در مورد همین سریال:

دکتر مجیدی - وبلاگ یک پزشک - نوبت مرهم بود به سال صفر

بدرود

انتقال خون در استرالیا

درود

ایران که بودم تقریبا سالی یکبار سری به سازمان انتقال خون می زدم و خون می دادم. به نظرم کار مثبت و انسان دوستانه ای است. از آنجا که گروه خونی من O- است بسیار هم مورد استفاده قرار می گیرد. وقتی به استرالیا مهاجرت کردم سعی کردم همین روال را ادامه بدهم. با توجه به سوانح مختلفی که برای مردم خصوصا موج سوارها و غواصها پیش می آد و تعدادشون هم کم نیست نیاز به خون و فرآورده های خونی زیاده. 

روال مشابه ایرانه و هیچ تفاوتی نداره. پرکردن یک فرم، معاینه توسط پرستار بعد عملیات خون گیری یا پلاسما و دست آخر هم قسمت خوب ماجرا که بخور بخوره.

دو تا تفاوت با ایران دارند یکی اینه که می شه اینترنتی - از اینجا - وقت گرفت و رفت و دومی اینه که وقتی 84 روز از اهدای خون می گذره - که از نظر پزشکی می شه دوباره خون داد- به شما تلفن می کنند و شما رو می اندازند تو رودربایستی که پاشو بیا خون بده. همین جوری تو این 20 ماهه من 3 بار خون دادم!

آمار سایتشون می گه در استرالیا از هر 3 نفر، 1 نفر به خون احتیاج داره در حالی که از هر 30 نفر 1 نفر خون می ده.

گفتم اینو اینجا بنویسم شاید یکی علاقمند شد بره خون بده.

البته نه به این شکل!

بدرود

فوتبال استرالیایی - فوتی

درود

استرالیا دارای سرانه امکانات و فضای ورزشی بالایی است. کافی است نگاهی گذرا به سطح شهر بیاندازید تا از تعداد زمینهای تنیس و گلف و یا باشگاههای بدنسازی و ... پی به این موضوع ببرید.

ورزشهای شنا، تنیس، گلف، موج سواری، غواصی و ... مورد علاقه مردم هستند که ما تقریبا با آنها آشنا هستیم، اما ورزشهایی هم هستند که احتمالا در مورد آنها کمتر شنیده ایم و مختص استرالیا و معدود کشورهای دیگر هستند و اطلاع کلی از آنها شدیدا توصیه می شود.

سعی می کنم در حد امکان و مساعدت زمان به معرفی برخی از آنها بپردازم.

فوتبال استرالیایی ، Footy  یا (AFL (Australian Football League:

این بازی مختص استرالیا است و اولین بار در سال 1859 در ملبورن انجام شد. بازی در یک زمین بیضی و با توپ بیضی شکل انجام می شود و تعداد بازیکنان هر تیم 18 نفر (با حداکثر 4 تعویض) هستند. دروازه های این بازی که به آن پست می گویند شامل 3 قسمت است که قسمت میانی آن را گل هم می گویند.

بازیکنان باید توپ را با زمین زدن متناوب و شوت کردن بین هم رد و بدل کنند بازیکنان مجازند که توپ را با هر قسمتی از بدنشان حرکت دهند ولی پرتاب توپ با دست مجاز نیست. حمل توپ با دست نیز به شرط زمین زدن آن یا لمس زمین با توپ بعد از هر 15 متر مجاز است.

بازی شامل 4 زمان 20 دقیقه ای است. زمان مشابه بازی بسکتبال محاسبه می شود و زمانهایی که توپ در جریان نیست، محاسبه نمی شود.

برخلاف فوتبالهای دیگر این فوتبال قانون آفساید ندارد. معمولا - البته نه همیشه - از 18 بازیکن، 6 نفر مهاجم، 6 نفر مدافع و 6 نفر در خط میانی بازی می کنند.

بازیکنان از هیچ پوشش محافظتی - مثل فوتبال آمریکایی - استفاده نمی کنند. بازیکنی که توپ را حمل می کند فقط می تواند از ناحیه بین زانو تا شانه مورد تکل از مقابل قرار بگیرد و تکل از پشت و تکل از نواحی پایین زانو و بالای شانه شامل جریمه های شخصی و تیمی است.

اگر توپ از پست میانی بدون برخورد به بازیکنان دیگر و یا دیرکها با هر ارتفاعی گذر کند- به آن goal می گویند - 6 امتیاز و در صورت گذر از میان پستهای دیگر با هر ارتفاعی و یا برخورد با دیرکها یا بازیکنان تیم مقابل - به آن behind می گویند - 1 امتیاز دارد.  

اگر علاقمند به دونستن بیشتر قوانین هستید، می تونید به این آدرس مراجعه کنید.

فینال لیگ AFL که به آن Grand Final هم می گویند در آخرین شنبه ماه سپتامبر  در استادیوم بزرگ  کریکت ملبورن - همان استادیوم خاطره انگیز برای ایرانیها - برگزار می شود و یکی از وقایع مهم - نه فقط از جنبه ورزشی - در کشور استرالیا محسوب می شود. امسال هم بازی فینال بین Collingwood  و St. Kilda هر دو از ویکتوریا برگزار شد. نکته جالب این بود که بازی فینال 68 - 68 مساوی شد و بازی دیگری 1 هفته بعد برگزار شد که در اون Collingwood با نتیجه 108 بر 52 پیروز شد.

از ایالت ویکتوریا تیمهای زیادی در لیگ AFL بازی می کنند و سیدنی هم تیم Sydney Swans رو داره. 

دونستن اطلاعات در مورد این ورزش برای همکلام شدن با دوستان اوزی بسیار توصیه می شود اگر علاقمند به کل کل و کری خونیهای مرسوم ورزش هم هستید که بشتابید.

پی نوشت اول: فوتی و AFL رو با راگبی استرالیایی، NRL و راگبی انگلیسی، Rugby Union و فوتبال آمریکایی، NFL قاطی نکنید که بد می شه .

پی نوشت دوم : به دلیل گرفتاری های زیاد این پست یه ماهی تو سبد ثبت موقت موند تا تکمیل شد!

پی نوشت سوم : داود آزاد آخر این هفته سیدنی برنامه داره. اگر علاقمند هستید، بلیطش از سوپرهای ایرانی قابل تهیه است.

بدرود

خدمات درمانی عمومی و خصوصی

درود

خدمات درمانی عمومی Medicare

دارندگان ویزاهای اقامت دائم مشمول خدمات درمانی عمومی یا medicare می شوند. پس از ورود به استرالیا از جمله اولین اقداماتی که هر فرد انجام می دهد، ثبت نام در دفاتر مدیکر و دریافت کارت مربوطه است. با داشتن این امکان، دارندگان این پوشش درمانی می توانند از کلینیکهای درمانی دولتی به صورت رایگان استفاده کنند و ضمنا استفاده از امکاناتی مثل رادیولوژی، سونوگرافی، آزمایشات مختلفی که به صلاحدید پزشک عمومی (GP) تجویز می شود و امکاناتی دیگر مثل استفاده از مشاوران روان درمانی و ... در این قالب می گنجند که خیلی از آنها در مراکزی که به صورت Bulk Billing  سرویس می دهند قابل انجام است و برخی از آنها در مراکزی انجام می شود که بعد از پرداخت توسط شخص و گرفتن رسید می توان بخشی از مبلغ پرداختی را در مراکز medicare (یا به صورت آنلاین ) ادعا (Claim) نمود.

لازم به ذکر است که خدمت مدیکر برای اشخاصی که شاغل نیستند رایگان است. اما افراد دارای شغل لازم است در پایان سال مالی و در زمان Tax Return، یک و نیم درصد درآمدشان ( حقوق منهای هزینه هایی که قابل برگشت هستند ) را تحت عنوان Medicare Levy  به دولت بپردازند.

چنانچه فرد مجرد درآمدی بالاتر از 77000 دلار و خانواده ای درآمد بالاتر از 154000 دلار در سال داشته باشند و از بیمه خصوصی با پوشش بیمارستانی برخوردار نباشند می بایست یک درصد دیگر از درآمدشان را تحت عنوان Medicare Levy Surcharge  یا MLS به دولت بپردازند.

خدمات درمانی خصوصی Health Insurance

جراحیهای خاص، بهره مندی از بیمه در خدمات دندانپزشکی و استفاده از امکانات بیمارستانهای خصوصی و مواردی از این دست در پوشش medicare نمی گنجند. اشخاصی که علاقمند به استفاده از این خدمات باشند و یا تمایلی به پرداخت MLS نداشته باشند لازمست از بیمه خصوصی استفاده نمایند.

دولت برای تشویق افراد به استفاده از بیمه های خصوصی دارای پوششهای بیمارستانی تخفیفی تحت عنوان Private Health Insurance Rebate را قائل می گردد که برای افراد زیر 65 سال میزان آن 30 درصد است.

دولت سیاست تشویقی دیگری به نام (Lifetime Health Cover (LHC را برای افراد در نظر گرفته است که به نظر من در واقع سیاست تنبیهی است! چنانچه بعد از اول جولای در سی و یکمین سال تولد، فردی تصمیم به استفاده از بیمه خصوصی با پوشش بیمارستانی بگیرد، می بایست به ازای هر سال 2 درصد اضافه تر حق بیمه بپردازد. جذابیت این سیاست برای مهاجرین این است که مهاجر در هر سنی که وارد شود، در سال ورودش از این تخفیف برخوردار می شود. مثلا اگر فرد در سن 35 سالگی وارد شود، سال اول می تواند با هزینه اولیه بیمه خصوصی را تهیه کند و اگر بیش از یکسال از اولین ورود فرد بگذرد، و مثلا در 37 سالگی تصمیم به تهیه این بیمه بگیرد می بایست 14 درصد اضافه تر بپردازد.

بیمه گذاران زیادی از جمله HCF، Medibank ، MBF و .. بیمه خصوصی را ارایه می دهند و پس از مراجعه به هر یک از آنها می توان از محصولات از پیش تعریف شده شان (Product) یا به صورت انتخابی از خدمات بیمارستانی و غیر بیمارستانی شان یک ترکیب customize شده را تهیه نمود. معمولا Package های آماده ایشان به صرفه تر و کاربردی تر هستند.

نکات :

1 - برای استفاده از بیمه خصوصی پس از تهیه آن لازم است به زمان Waiting Period دقت شود. هر خدمتی از خدمات غیربیمارستانی مثل دندانپزشکی، زایمان و جراحیهای مختلف ممکن است به محض تهیه بیمه در چتر پوششی بیمه قرار نگیرد. مثلا برای استفاده از پوشش زایمان این زمان 12 ماه است یعنی پس از یکسال که بیمه تهیه شده باشد چنانچه فرد بخواهد از خدمات زایمان در بیمارستان خصوصی استفاده کند، مجاز خواهد بود(تولد بچه باید بعد از 12 ماه باشد) .

2 - در برخی موارد برای زوجها مناسب تر است که بیمه خصوصی را به صورت دو بیمه تک نفره ( نه خانوادگی ) تهیه نمایند. این نکته می بایست در هنگام تهیه بیمه از آژانس مورد نظر سئوال شود.

سعی کردم همه موارد و اصطلاحات مربوطه را در این متن بیاورم اگر موردی تکمیلی به نظرتان رسید حتما خبر دهید تا در متن بگنجانم.

پی نوشت 1 ( بعدا اضافه شده است ) : با شرحی که رفت ممکن است به نظر برسد که تهیه بیمه خصوصی ضروری است. در صورتی که کاملا اختیاری است و شخص می تواند اصلا آن را تهیه نکند.

پی نوشت 2 ( بعدا اضافه شده است ) : در سال اول ورود معمولا از طرف دولت نامه ای دریافت می شود که پایان زمان برخورداری از LHC را گوشزد می نماید.

بدرود


گروه eagles در سیدنی

درود

فکر کنم اکثر ماها از آهنگ هتل کالیفرنیا خاطراتی خوشی داریم. گروه eagles -گلن فری، دان هنلی، جو والش و تیموتی اشمیت - برای تور کنسرت در ماه دسامبر به استرالیا خواهند آمد.

دوم ، سوم و ششم دسامبر در سیدنی 

دهم دسامبر در پرث

سیزدهم دسامبر در بریزبن

هفدهم و هجدهم دسامبر در ملبورن

بلیط فروشی برای سیدنی از تاریخ 28 جون ( فردا ) آغاز خواهد شد.

بلیط برای 2 و 3 دسامبر در سیدنی را از این آدرس و برای 6 دسامبر از این آدرس می توانید تهیه کنید. قیمت بلیطها هم 669، 256، 163 و 102 دلار است.

بدرود


کنسرت استاد شجریان و گروه شهناز در استرالیا

درود

استاد شجریان و گروه شهناز

خوشحالم که به اطلاع دوستداران موسیقی سنتی ایرانی برسانم که بلیط فروشی کنسرت استاد شجریان و گروه شهناز در ۴ شهر استرالیا آغاز شده است.

اعضای گروه عبارتند از :

محمدرضا شجریان (آواز)، مجید درخشانی (تار)، محمدرضا ابراهیمی (بربط و کرشمه)، مهدی امینی (ساغر)، رامین صفایی (سنتور)، حامد افشاری (قیچک)، مهرداد ناصحی (کمانچه)، مژگان شجریان (سه تار)، رادمان توکلی (تار)، شاهو عندلیبی (نی)، سینا جهان آبادی (کمانچه)، نگار خارکن (کمانچه)، حمید قنبری (تنبک)، حسین رضایی نیا (دف)

برنامه اجرای اسطوره موسیقی سنتی ایران و گروه جوان شهناز به رهبری مجید درخشانی به شرح زیر است :

  • ۱۰ آپریل ۲۰۱۰ در شهر پرت (تئاتر اکتاگون) خرید آنلاین بلیط بزودی آغاز میشود.
  • ۱ می ۲۰۱۰ در شهر ملبورن (مرکز دالاس بروکز) خرید آنلاین بلیط
  • ۹ می ۲۰۱۰ در شهر بریزبین (کنسروتوار دانشگاه گریفیت) خرید آنلاین بلیط
  • ۱۶ می ۲۰۱۰ در شهر سیدنی (تئاتر انمور) خرید آنلاین بلیط

اطلاعات بیشتر در سایت رسمی برگزار کننده کنسرت.

بدرود

سینما آزادی سیدنی

درود

به همت ایرانیان مقیم سیدنی، سالهاست که می توان ماهیانه یک فیلم ایرانی تماشا کرد. این دوستان برای برپایی این سینما که نمایشش به صورت ویدیو پروجکشن انجام می شود، زحمات زیادی می کشند تا ایرانیان دور از وطن از فرهنگ موطنشان فاصله نگیرند.

سینما آزادی قبلا خانه ای مجازی در geocities داشت که یاهو این سرویس را کلا جمع کرد. اکنون به پیشنهاد من در وردپرس خانه جدیدی برایش راه اندازی شده است که روز به روز نونوارتر می شود. اگر وبلاگ دارید به این سایت فرهنگی لینک بدهید و اگر فیدخوان هستید، عضو فیدش بشوید.

برای نوستالژی خیلی خوبه، ماهی یه فیلم ایرانی

بدرود

فستیوال سیدنی

درود

فستیوال هنری سیدنی از شنبه 9 ژانویه شروع به کار می کند. در این فستیوال بیش از 500 هنرمند در 6 مکان شهر سیدنی برنامه های مختلف هنری اجرا می نمایند و برنامه ها تا 30 ژانویه ادامه دارد. پارسال که ما در بعضی از مراسم آن شرکت کردیم لذت بردیم. برنامه کامل آن را در این آدرس ببینید و از میان آنها برنامه مورد نظرتان را انتخاب کنید و حتما در آن حضور پیدا کنید.

بدرود

ماشين دست دوم يا used car

درود

از ابتداي ورود به سيدني نياز به داشتن اتومبيل شخصي را حس مي کرديم، نه به آن جهت که وسايل نقليه عمومي در دسترس نيستند بلکه نقاط ديدني و تفريحي اطراف سيدني اين نياز را تقويت مي کند. البته تو اين حدود یک سال دوستان ما را شرمنده خودشون کرده اند که جا دارد از آنها تشکر کنم.

بعضي از دوستاني که به استراليا مي آيند براساس همين نياز گاهي در روزهاي ابتدايي اقدام به خريد ماشين مي کنند و بعضي ديگر نيز نياز خود را با کرايه ماشين در مواقع لزوم حل مي نمايند. اما ما تصميم گرفتيم که تا رسيدن زمان مناسب صبر کنيم، خوب خوشبختانه زمانش رسيد و براي خريد يک ماشين دست دوم اقدام کرديم. 

خريد ماشين دست دوم مزايا و معايبي دارد که چربيدن آنها به يکديگر به نظر من تصميمي شخصي است؛ اما در مورد من خريدن ماشين نوي مورد علاقه ام غير منطقي و دور از دسترس بود بنابراين اقدام به خريد ماشين دست دوم کردم.

براي خريد ماشين از دلالها ( Dealer) يا فروشندگان شخصي مي توانيد از سايتهاي زير براي يافتن ماشين مناسبتان استفاده نماييد :

( قسمت car valuation آن مفيد است )  http://www.drive.com.au

http://www.tradingpost.com.au

http://www.carsales.com.au

http://www.redbook.com.au

اگر اطلاعاتتان  از ماشين زياد است و يا متخصصي را سراغ داريد، مي توانيد از حراجيها ماشين بخريد :

http://www.carnet.com.au

http:/www.auto-auctions.com.au

http://www.pickles.com.au

اما پس از انتخاب ماشين و توافق بر سر قيمت لازم است هزينه هاي مازاد اين خريد را بدانيد. گاهي بخشي از اين هزينه ها را فروشنده  تقبل مي نمايد. اين هزينه ها عبارتند از :

1 -  هزينه اجباري  stamp duty يا همون هزينه تمبر خودمون. تقريبا 3 درصد مبلغ خريد ماشين

اطلاعات تکميلي:

 http://www.carsguide.com.au/site/on-going-costs/story/how_much_stamp_duty_will_you_payh 

2 - هزينه اجباري انتقال مالکيت ( Transferring Fee ) 

اطلاعات تکميلي:

 http://www.rta.nsw.gov.au/registration/otherinformation/registrationfees.html?rlid=7

3 - هزينه اجباري  CTP ( Compulsory Third Party )  Green Slip که در واقع بيمه شخص ثالث البته براي تصادفات جرحي است.

اطلاعات تکميلي در نيوساوث ولز :

http://www.greenslips.com.au

 http://prices.maa.nsw.gov.au/index.html

4 - هزینه اختیاری Comprehensive Insurrance یا همون بیمه بدنه که البته به دلیل هزینه های بالای تعمیرات ماشین، بیشتر افراد آن را تهیه می کنند. البته این بیمه جراحات ناشی از تصادفات در مورد راننده ( گان ) را نیز پوشش می دهد.

برای تهیه این نوع از بیمه، شرکتهای متعددی وجود دارند، مثل :

http://www.nrma.com.au/car-insurance/index.shtml

http://www.gio.com.au/gio/car_insurance/car-insurance.html

http://www.aami.com.au/car-insurance/comprehensive-car-insurance.aspx

http://www.budgetdirect.com.au/car-insurance/index.html

یک نوع از بیمه هم هست که برای کسانی که در طول سال زیاد رانندگی نمی کنند ( زیر 1000 کیلومتر ) مناسب است. در واقع شما بیمه را به صورت کیلومتری (Pay As you drive ) خریداری می کنید.

اطلاعات تکمیلی :

https://www.realinsurance.com.au/Car

پی نوشت اول: گاهی ماشینی را به صورت Drive away قیمت می دهند که منظورشان قیمت ماشین بعلاوه هزینه های 1 تا 3 است.

پی نوشت دوم ( بعدا اضافه شده است ) : علی نوبر عزیز لطف کرده و چند تکته برام فرستاده که با اجازه اش اینجا ذکر می کنم تا این مطلب کامل بشه.

- برای حصول اطمینان از اینکه ماشین زیر قسط و وام نیست و همچنین تصادف شدید نداشته باشد (write off) سایت رسمی و دولتی http://www.revs.nsw.gov.au این اطلاعات را در اختیار خریدار قرار می دهد. اطلاعات کلی خودرو به صورت رایگان است اما برای دریافت جزئیات حدود 13 دلار هزینه دارد که به نظر من اگر کسی تصمیم قطعی در مورد ماشینی گرفته ارزش پرداخت را دارد. این مورد تنها در مورد ماشین های کار کرده موضوعیت دارد.

- نوع دیگری از بیمه اختیاری وجود دارد که به اندازه comprehensive هزینه ندارد و به نام Third Party Property Damage یا TPP شناخته می شود. در واقع comprehensive شامل خسارت شخص ثالث به علاوه خسارت خودروی خود شماست اما گزینه ای که از آن یاد کردم تنها خسارت شخص ثالث را پوشش می دهد که به همین دلیل قیمت این بیمه کمتر است. 

پی نوشت سوم ( بعدا اضافه شده است ) : مهندس ارنست عزیز هم اینجا نکاتی را در مورد بیمه آورده است.

در پايان اين پست نکاتي در مورد خريد ماشين دست دوم که دوست عزيزم حميدرضا برايم ارسال کرده است را عينا مي آورم :

Advices when think about buying a used car :

Try to buy private used cars but before that you'd better attend auctions. The dealers generally charge you one to two grands more than car price. The auctions charge you around 500$. The rego(registration) of used cars mostly are near due( finish) so think about 500 to 1000 bucks(=$ in slang) for rego. The registration of car in RTA depends on car price and is around 70 to 200 bucks. The minimum insurance is third party insurance cost around 300 bucks. Thus if you buy from auction think about around 1500 bucks for rego and admission fee and insurance more than the deal price.

The important factors:

Do you want the car just for private use or business? If private you could buy smaller sedan cars but for business maybe you need van or wagon.

Brand: some cars like Holden or ford have cheaper services but Volvo and Benz are more expensive.

Model: different features or body type

Auto manual: in the city you'd better have auto transmission car to let your left leg relax!

Year: the humid weather damage easily body of vehicle especially near beaches. Older car, more corroded body. The older car, maybe the more kilometres it gone( depend on usage) the more kilometer means the more damaged mechanical parts. Some sellers change and reduce the odometer number ( to show less kilometres) in mechanical odometers but digital odometers are more safe.

Previous usage: if the car had been used as taxi (ex-taxi) it's not good

Location: you need to have a look, where is its location?

Trustworthy: do you feel good while speak with seller, could you trust him/her?

Call and ask: rego, colour, kilometres, logbook(service book), if needed the name and address and time to have a look at car.

When visiting check: rego label, body condition for corrosion or repainting or replaced parts, motor condition for any leak of oil around engine or water drops around engine top. Start the engine check the smokes from exhaust.  If you have permission to drive( not allowed in the auctions) test brakes, lights , indicators, steering, accelerator, wipers; but don't be so detail inspector, just think about whole value of car.

If ok have some deals on price and when reach agreement pay the price and get the filled seller and buyer registration form and logbook.

With filled registration form, go to RTA and pay the registration fee to transfer it to your name. It take half hour but you have around 1 or 2 weeks to do that.

ASAP find an insurance and have at least third party insurance; don't miss!

بدرود


اطلاعیه فوری برای دوستان ساکن در سیدنی

درود 

از طریق یکی از بزرگواران، جناب آقای حسینی پور، خبری به دستم رسیده است که عینا آن را می آورم. با توجه به ضیق وقت، از کانالهای ارتباطی خود استفاده و علاقمندان را مطلع فرمایید. نشست پربار و با حضور ایرانیان موفق در استرالیا خواهد بود :

به اطلاع دوستان می رساند که پس از پی گیری های فراوان برای یافتن راهی جهت گرفتن آگاهی های کاری از بازار کار استرالیا و ارتباط با جامعه متخصص ایرانی در سیدنی، جلسه ای توسط جمعی از متخصصین و اساتید دانشگاه و باحمایت سازمان همیاری ایرانیان،  در روز چهارشنبه نهم دسامبر از ساعت 5:30 تا 7:30 عصر در دانشگاه سیدنی برگزار میگردد. از کلیه ایرانیانی که با ویزای تخصصی وارد استرالیا شده اند دعوت میشود که در این جلسه شرکت فرمایند.  این گردهمایی می تواند به گسترده شدن اطلاعات تازه واردین و همچنین به شروع ارتباط سازنده بین جامعه متخصص سیدنی کمک نماید. 

از آنجا که برای انجام این جلسه فرصت کافی نبود و تاخیر بیشتر جایز نیست، لذا از دوستان عزیز خواهش میشود که در اطلاع رسانی به دیگر دوستان ما را یاری فرمایید.

لازم به یادآوری است که جلسه مشابهی برای دوستانی که با تخصص پزشکی به استرالیا وارد شده اند در آینده ای نزدیک  تشکیل خواهد شد.

از طرف گروه برگزار کننده: م حسینی پور

Address: Mechanical Lecture Theatre (Level 2) J 02 Mechanical Engineering Building

University Sydney

بدرود

خدمت جديدي در گرين آيلند  و معرفي يک سايت مفيد

درود

اين پست دو منظوره تهيه شده است.

1 - اگر به فکر تحصيل در دانشگاههاي استراليا هستيد و دارید خودتون رو براش آماده می کنید و در انتخاب دانشگاه و تماس با آنها مشکل دارید، مي تونيد از خدمات گرين آيلند در اين زمينه استفاده کنيد. البته گرين آيلند از شرکتهاي باتجربه در اين زمينه کمک گرفته، تا پاسخگوي بخشي از نيازهاي مشتريان خود باشد.

2 - وقتي بازار رقابتي باشه و موسسات خصوصي در زمينه هاي مختلف فعال باشند و وقتي شما تازه وارد باشيد و نياز داشته باشيد خيلي از کارها رو براي اولين بار انجام بديد، مثلا بيمه خصوصي بگيريد يا براي ماشينتون بيمه بخريد ( پستهاي مربوطه تو راهه ) لازمه که بتونيد اين تنوع خدمات رو بررسي کنيد و از ميان اونها انتخاب خودتون رو انجام بديد.

به طور معمول سراغ دوستان و آشنايان و همکاران مي رويد که البته روش موثري است ولي اگر در اطرافتون اطلاعات کافي پيدا نشه چه بايد کرد، خوب بله گوگل قبلا اختراع شده و مي شه رفت review افراد رو در هر زمينه اي در سايتهاي مختلف ديد. تو اين سايتها يه سايتي هست به آدرس http://choice.com.au که اطلاعاتش خيلي تميز و جالب دسته بندي و مقايسه شده است. فقط نکته کار اينه که براي استفاده از اون بايد 21.95 دلار هر سه ماه بپردازيد. يه سري بزنيد، خيلي اطلاعاتش جامع است شايد مشتري شديد! تجربه من که خيلي مفيد بود.

بدرود

دهمین دوره انتخابات جمهوری اسلامی در استرالیا

درود 

دوستانی که در استرالیا ساکن هستند و علاقمند به رای دادن هستند، می توانند روز جمعه 12 ژوئن از 8 صبح تا 8 شب به آدرسهای زیر مراجعه نمایند : 

کانبرا

Embassy of I.R of Iran, 25 Culgoa Circutit, O'Mally 2606

ملبورن

Number 520,Blackburn Road, Doncaster East, VIC 3109

سیدنی

Dougherty Community Centre, 7 Victor St.,Chatswood, N.S.W .2067

بریزبین

Christ Church Hall, Corner of Central and Ninth Avenues, St.Lucia, Brisbane 4067

آدلاید

MRC Community Center ,23 Coglin St.,Adelaide ,SA

پرت

Technology park, 2 Brodie Hall Dive, Bentley WA 6102

داشتن 18 سال سن و به همراه داشتن شناسنامه ایرانی و یا گذرنامه ایرانی برای رای دادن لازم است. جهت اطلاعات بیشتر می توانید به این آدرس مراجعه نمایید. این هم جالبه، ببینید.

بدرود

منوریل سیدنی

درود 

یکی دیگر از وسایل نقلیه عمومی در محدوده مرکزی شهر سیدنی، خط 3.6 کیلومتری منوریل است که در سال 1988 آغاز به کار کرده است. این خط از میان برجهای تجاری CBD و همچنین از روی Darling Harbour  می گذرد و شامل 8 ایستگاه است. چند روز پیش، روز افتتاح نمایشگاه سبیت به نظرم رسید امتحانش کنم. 4.8 دلار می پردازید و در ازای آن به شما سکه ای می دهند که با انداختن آن ورودی چرخشی برای شما باز می شود. این خط 4 ترن دارد و هر کدام حدود 50 نفر ظرفیت دارند. جالب بود و به امتحانش می ارزید.

ایستگاههای این خط عبارتند از :

CityCentre,Darling Park,Harbourside,Convention,Paddy's Market,China Town

World Square,Galeries  Victoria

که نزدیکترین ایستگاه به  Galeries Victoria ،Town Hall  است.

بدرود