اينجا چه خبره ؟!
درود
در اين پست می خواهم کمی در مورد مشاهداتم در مدت اقامت 40 روزه ام در استراليا بنويسم، مواردی که صحت يا دقتش ممکن است توسط باتجربه ترها مورد ترديد واقع بشه.
1 - آرامش در اينجا زياده، فکر کنم به خاطر نوع آب و هوا و طبيعتی که اينجا هست همه مردم و حتی حيوانات از آرامش زياد و گاهی خسته کننده ای برای ما برخوردارند.
2 - اوزی هايی که اينجا در ادارات يا مراکز ديگر با ارباب رجوع سروکار دارند خيلی کاناليزه فکر و برخورد دارند و از آنجا که بيش از 99 درصد مواقع هر کاری طبق برنامه از قبل تدارک شده اش پيش می رود، زمان وقوع يک حالت خاص خيلی گيج می شوند و طوری برخورد می کنند که خنگ به نظر می رسند و اين ما را که در مملکت تبصره و ماده واحده و حالت خاص بزرگ شده ايم، کلافه می کند.
3 - اميد به زندگی خيلی بالاست. کافی است شما اين روزها در يکی از مراسم فستيوال موسيقی سيدنی شرکت کنيد و افراد بالای 60 سال را ببينيد که چگونه خوشحالی می کنند و می رقصند.
4 - اين اوزی ها و مهاجرينی که تطبيق خيلی بالايی داشتند ( مثل چينی ها ) خيلی اهل خانواده اند. ديدن مناظری مثل خانمی که يک بچه به دست، يکی در کالسکه و يکی در شکم دارد خيلی رخ می دهد؛ و يا مردی که نوزادی را در بغل دارد و مشغول خريد مايحتاج منزل است.
5 - لابد که مثل همه جای دنيا، اينجا هم آدم خوب و بد وجود دارد ولی بواسطه وجود فرهنگ يا شايد قانون در برخوردهای روزمره، کسی آزرده خاطرتان نمی کند.
6 - Multicultural بودن به شدت حس می شود. هر مليتی Community خود را دارد، لباس خود را می پوشد، تفريح خود را دارد و با زبان خودش در صورت لزوم صحبت می کند. البته اصل آزادی، يعنی مخدوش نشدن آزادی ديگران به شدت رعايت می شود.
7 - اينجا خيلی راحت می شود سينما رفت و فيلمهای روز دنيا را با کيفيت دالبی تماشا کرد. مردم برای ديدن فيلم به سينما می آيند، نه برای تفريح خانوادگی يا SMS و Blue tooth بازی و ...
9 - قانون هر چيزی را آنقدر برای شما توضيح می دهند که در صورت تخطی از آن به هيچ وجه قابل انکار نباشد.
10 - مردم زندگی خودشان را می کنند، کسی هم مشغول ادا در آوردن نيست. منظورم شکلک نيست (![]()
) بلکه ادای خوشبختی يا ادای باکلاسی يا ادای پولداری يا ادای فهميدگی و ...
11- و اما هموطنان خوب ما هم اينجا حضور شکوهمندی دارند و وقتی با ايشان اتفاقی برخورد داريد، با لبخند متقابل يا رد و بدل کردن چند کلمه فارسی شما را خوشحال می کنند، خصوصا اگر فروشنده جايي باشند و شما سئوال سختی داشته باشيد. البته بگذريم که عده ای هم هستند که احتمالا هنوز با خودشان يا تيپ شان و يا هر چيز ديگری کنار نيامده اند و زمانی که حضور يک ايرانی را در شعاع 10 متری خود حس می کنند، صامت می شوند و ترجيح می دهند مسير خودشان را عوض کنند. نمی دونم ولی شايد يه روزی فهميدم چرا
12 - آسمان همه جا يکرنگ است؛ بله ولی آبی آسمان سيدنی و ابرهای زيبايش جذاب و ديدنی است.
پی نوشت - خيلی در وبلاگها ديده ايد که يکی از اولين اقدامات دوستان مهاجر گرفتن گواهينامه رانندگی است، اما چرا ؟ شما علاوه بر Medicare Card برای احراز هويت احتياج به کارت شناسايی يا ID Card داريد که متولی صدورش، RTA است. اين کارت کامل ترين احراز هويت را شامل می گردد. اين RTA ضمنا متولی صدور مجوزهای رانندگی انواع وسايل نقليه موتوری است بنابراين هر زمان که شما برای گواهينامه رانندگی اقدام کنيد و آزمون مربوط را با موفقيت بگذرانيد، ID Card قبلی ( در صورت وجود ) را با مجوز جديدتان دوباره صادر و در اختيارتان قرار می دهند. بنابراين جهت جلوگيری از هزينه صدور مجدد ( زياد نيست ) و همچنين فراغ بال و فرصتی که در روزهای اول وجود دارد، همه برای اخذ اين مجوز در روزهای اول اقدام می کنند.
بدرود